سبک زندگی اسلامی

زندگی به سبکی که احساس سبکی و رضایت در پی داشته باشد. زندگی برای دوست

سبک زندگی اسلامی

زندگی به سبکی که احساس سبکی و رضایت در پی داشته باشد. زندگی برای دوست

در این دنیا، یک بار بیشتر زندگی نخواهیم کرد و عجیب این که یک زندگی ابدی برایمان تدارک دیده اند بر مبنای همین چند صباح دنیا. اگر این عمر کوتاه 50-60 ساله را به بهترین وجه زندگی نکنیم، تا ابد حسرت خواهیم خورد.
در این وبلاگ، سبک زندگی ای را بررسی خواهیم کرد که ما را سبک کند و روحمان را به پرواز درآورد. سبک زندگی اسلامی؛ سبک زندگی مولایمان امیرالمومنین و اولاد طاهرینش؛ سبک زندگی فاطمی.
ilife یعنی islamic life style یعنی سبک زندگی اسلامی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سبک زندگی» ثبت شده است

یکی از مهمترین موانع در مسیر زندگی اسلامی، وجود «من» است. علما و عرفای اسلامی، «من» را خیلی سرزنش کرده اند و مسلمانان را از «من» پرهیز داده اند. به عنوان مثال حضرت امام فرمودند «اینقدر نگویید من، این من شیطان است».

استفاده از «من» در حالات و سبکهای مختلفی پیش می آید: مثلا یک وقت می گوییم: استعداد من فوق العاده است، و شاهد مثال می آوریم! یک وقت می گوییم: اگر من نباشم، این گروه یا شرکت از هم می پاشه. زمانی می گوییم: پدر من اینکاره است و داداش من اون کاره و عموی من همه کاره... و البته یک سبک خاص استفاده از «من» این است که می گوییم: دلم خواست یا دوست داشتم.

ما هر جایی که دلیل درستی برای کارمان نداریم، می گوییم دلم خواست یا دوست داشتم. غافل از اینکه دلم خواست و دوست داشتم یعنی، خدای من دلم است، یعنی اله من همان «من» است.

آیا همین که دلمان خواست مجوز انجام عمل صادر می شود؟ 

به شخصه هروقت با پاسخ دوست داشتم یا دلم خواست روبرو می شوم، یاد قرآن می‌افتم که به طور خطرناکی هشدار می دهد:

أَفَرَ‌أَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَـٰهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّـهُ عَلَىٰ عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَىٰ سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَىٰ بَصَرِ‌هِ غِشَاوَةً فَمَن یَهْدِیهِ مِن بَعْدِ اللَّـهِ ۚ أَفَلَا تَذَکَّرُ‌ونَ
پس آیا کسی که خدایش را هوایش (دلش) قرار داده دیدی؟ و خدا او را از روی علم و آگاهی خود [بر اینکه شایسته هدایت نیست] گمراه کرد، و بر گوش و دلش مُهرِ نهاد، و بر چشم [دلش] پرده ای قرار داد، پس چه کسی است که بعد از خدا او را هدایت کند؟ آیا متذکّر [حقایق] نمی شوید؟

ما با گفتن دلم خواست، تلویحا بیان می کنیم که بنده خدا نیستیم و بنده دلمان هستیم، متاسفانه اکثر افراد مثل من، مشرکیم و خودمان خبر نداریم، بت بزرگ ما در درون خود ماست!

سعی کنیم، اگر به معاد اعتقاد داریم، از این پس کمتر از این جمله‌های خطرناک استفاده کنیم: دلم خواست، دوست داشتم، … بیشتر به این فکر کنیم که آیا این کار درست است یا نه، یعنی با عقل و دین سازگار است یا نیست ساده تر اینکه آیا مورد رضایت معبود است؟

پایان بخش این پست را احادیثی از اهل بیت قرار می دهم:

لَیْسَ لَکَ أَنْ تَتَکَلَّمَ بِمَا شِئْتَ لِأَنَّ اللَّهَ یَقُولُ وَ لا تَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْم‏
سزاوار نیست هر چه دلت می‌خواهد بگویى، زیرا خداوند متعال در قرآن مى‏فرماید «از آنچه علم ندارى پیروى نکن»لَیْسَ لَکَ أَنْ تَسْمَعَ مَا شِئْتَ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلا
حق نداری به هر چه دلت می‌خواهد گوش کنی،زیرا خدای عز و جل می فرماید «همانا گوش و چشم و دل، همه مسؤولند»لَیْسَ لَکَ أَنْ تَقْعُدَ مَعَ مَنْ شِئْتَ لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى یَقُولُ «إِذا رَأَیْتَ الَّذِینَ یَخُوضُونَ فِی آیاتِنا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى یَخُوضُوا فِی حَدِیثٍ غَیْرِهِ وَ إِمَّا یُنْسِیَنَّکَ الشَّیْطانُ فَلا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّکْرى‏ مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ»
حق نداری با هر که دلت خواست نشست و برخاست کنیچرا که خدای تبارک و تعالی می‌فرماید «هرگاه کسانی را دیدی که آیات ما را استهزا می‌کنند، از آنها روی بگردان تا به سخن دیگری بپردازند! و اگر شیطان از یاد تو ببرد، هرگز پس از یادآوری با گروه ظالمین منشین»

احادیث از امام موسی کاظم علیه السلام (وسائل الشیعة، ج ‏۱۵، ص ۱۷۲ و مسائل علی بن جعفر و مستدرکاتها، ص ۳۴۴)

  • بی قرار

هر کار مهمی که با بسم الله الرحمن الرحیم شروع نشود، ابتر است.

عمری از من گذشته و پس از سالها وبلاگ نویسی، تصمیم گرفتم با اسم مستعار «بی قرار» در فضایی که با سایر فضاهای وبلاگ نویسی متفاوت است، دست به قلم شوم. امید که نوشته هایم در خور رسانه متخصصان و اهل قلم باشد.

گمنام که بنویسی راحت تری. نیازی نیست، ملاحظه این و آن را بکنی و تنها ملاحظه خدا را می کنی... و مگر جز به او، باید حساب پس بدهیم...

خدایا در دهه چهارم زندگی ام، به خوبی فهمیده ام که هیچ کس برایم نمی‌ماند و به هیچ کس نمی توان تکیه کرد. تنها تویی که بوده ای و هستی و خواهی بود و تنها به تو می توان دل بست.

خدایا می خواهم در این باقیمانده عمرم که تکرار نخواهد شد، در راهی حرکت کنم که تو می پسندی و سبک زندگی ام را طوری انتخاب کنم که روحم سبک شود و به پرواز درآید تا آنجا که هیچ تعلقی برایم نماند و «من» از ادبیاتم حذف شود و هر چه بگویم و عمل کنم تو باشی.

خدایا این وبلاگ را برای تو راه می‌اندازم و از تو تمنای کمک می کنم.

افوض امری الی الله، ان الله بصیر بالعباد

  • بی قرار